مهارتهای زندگی کودکان

همه‌ی افراد در سراسر زندگی با مسائلی روبرو می‌شوند و در هنگام مواجهه با مشکلات دانش ، تفکر و تجربیات خود را به کار میگیرند تا مسائل را حل کنند. فردی که مدیریت زندگی خود را برعهده دارد ، مهارتهایی در زندگی فرا می‌گیرد که او را در حل مسائلش یاری میدهد.

کودک  نیاز به آموختن مهارتهایی برای یادگیری و آشنا شدن با فضای بیرون از خانه دارد. مهارتهای زندگی از نظر بهداشت جهانی اینگونه تعریف شده اند:

مهارتهای روانی_اجتماعی که به ما کمک میکنند با نیازها و چالش‌های زندگی روزمره کنار بیاییم.

 مهارتهای زندگی در کودکان

_ارتباط با دیگران : اولین روز ورود کودک به محیط آموزشی(مهدکودک) ،اثری غیر قابل انکار برروح و جسم کودک دارد و ممکن است او را به محیط آموزشی علاقه‌مند یا دلسرد کند.والدین باید محیطی را فراهم کنند که کودک در خانه ارتباط دوستانه‌ای با خواهر وبرادرش داشته باشد، به حریم شخصی یکدیگر احترام بگذارند ،یکدیگر را نرنجانند و خواسته‌شان را راحت بیان می‌کنند ووقتی طرف مقابلش صحبت می‌کند شنونده‌ی خوبی باشد.

_مدیریت زمان: نظم و ترنیب در کارها باید به کودک آموزش داده شود. در اینجا اولویت‌ها مهم است. فرض کنید کودکی کارها و تکالیف مدرسه را باید انجام دهد و در کنار آن آموزش پیانو یاآموزش زبان انگلیسی را در برنامه‌اش دارد. به او باید یادآوری کنیم که ابتدا تکالیف مدرسه را انجام دهد و بعد نیم ساعت برای تمرین پیانو زمان بگذارد و یک صفحه هم زبان انگلیسی تمرین کند. و شب سر ساعت مشخصی به رختخواب برود .اگر مدت زیادی به تماشای تلویزیون و تمرین پیانو اختصاص دهد و تکالیف مدرسه را برای آخر شب بگذارد با ذهنی خسته و استرس و سرزنش های والدین روبرو میشود و شب دیر به رختخواب می رود و بخاطر این بی نظمی روز بعد با خستگی و بی حوصلگی به مدرسه می‌رود.

_مدیریت پول: کودک یاد می‌گیرد که پول توجیبی‌اش را مدیریت کند. اگر پول توجیبی‌اش هفتگی پرداخت میشود باید در خرج کردن دقت کند. اگر به چیزی نیاز داشته باشد و باید تمام پولش را یک روزه خرج کند باید از قبل با شما مشورت کند. در اینجا می‌توانید به او پیشنهاد وام دهید. شما به او وام میدهید تا وسیله‌ی مورد نیازش را بخرد اما باید در هفته‌های بعد به طور منظم وامش را پرداخت کند. برایش زمان تعیین کنید و به او بگویید اگر سر زمان مشخص وامش را بازنگرداند ، اعتبارش نزد شما کاسته می‌شود. او باید مفهوم قول و تعهد را بفهمد.

_نظم و ترتیب: کودک باید اتاق و وسایل و اسباب بازی‌هایش را بعد از استفاده در جای خود بگذارد. اگر اتاقش نامرتب شد برایش یک مدت زمان تعیین کنید تا اتاقش را مرتب کند.

_تعمیر و نگهداری: اگر وسایلی در خانه نیاز به تعمیر داشت از بچه‌ها کمک بگیرید. بگذارید آنها کنارتان باشند و از آنها اطلاعات بگیرید و نظرشان را بپرسید .درست است که آن اطلاعات به کار شما نمی‌آیند اما همین که می‌بینند در تعمیر یک وسیله مشارکت دارند ،حس می‌کنند به اندازه‌ی کافی مفید هستند .

_کمک کردن به یکدیگر: در کارهای خانه از بچه‌ها کمک بگیرید. برای تمیز کردن حیاط خانه و گردگیری وسایل و آبیاری به باغچه و یا هنگام خرید یکی از کیسه‌ها را دست او بدهید ،او می‌تواند موقع چیدن یا جمع کردن میزغذا به شما کمک کند.

_عادتهای سودمند: از خوردن غذاهای فست فود و غیر مفید خودداری کند. به بهداشت فردی خود توجه داشته باشد. مثل: مسواک زدن دندانها،گرفتن ناخن وتعویض لباس زیر.

_نکته‌های مهم خانه داری: موقع خرید کودک را با خود به فروشگاه ببرید. اجناس باکیفیت وبی کیفیت را به او معرفی کنید .باید بداند که اجناس کنار صندوق انتخاب‌های خوبی نیستند واجناسی که خریداری می‌کنید با توجه به بودجه‌ی خانواده هستند. اگر دیوارهای خانه نیاز به نقاشی داشته باشند برای صرفه جویی می‌توانید خودتان دیوار را رنگ آمیزی کنید و برای کودک توضیح دهید که با اینکار در هزینه‌ها صرفه جویی می‌شود واو هم می‌تواند به شما کمک کند. با کمک کودک مربای خانگی درست کنید و به او بگویید این مربا از نظر کیفیت بهتر است.برایش توضیح دهید که موقع شستن لباسها باید لباسهای رنگی و سفید را از هم جدا کرد و شست.

آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان چه اثراتی دارد؟

_اعتماد بنفس

_خودباوری

_به دنبال حل مسئله هستند

_ همدلی کردن را فرامی‌گیرد

آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان نیازمند صرف وقت و صبوربودن است.

 

چگونه مهارت‌های زندگی را به کودکان بیاموزیم؟

_ برای اینکه مهارتی را به کودک بیاموزیم وعادتی را در او شکل دهیم بهتر است اینکار را غیر مستقیم انجام دهیم. مثلا اگر میخواهیم به او یاد دهیم باید درمدت زمان پانزده دقیقه اتاقش را مرتب کند، زنگ موبایل را روی پانزده دقیقه تنظیم کرده و به کودک بگوییم این یک بازی است. کتابهایی که روی زمین پخش کرده باید منظم در قفسه‌ی کتابخانه جای دهد. مدادهای رنگی و کاغذها سرجایشان قرار بگیرد. اگر لباسهایش روی تخت افتاده آنها را تا کرده و در کشوی لباسی بگذارد ،برای اینکه تشویق به اینکار شود شما هم کمکش کنید و با او زمان پانزده دقیقه را یاد آوری کنید و تاکید کنید اگر زمانیکه زنگ موبایل به صدا در آمد اتاق مرتب بود جایزه‌اش یک بستنی شکلاتی است(یا هر خوراکی دیگر که دوست دارد) حواستان باشد شما هم کمی کمک کنید تا کارها زود انجام شود و سر زمان پانزده دقیقه اتاق مرتب باشد. در آخر از او بخاطر منظم و مرتب کردن اتاقش تشکر کنید وجلوی پدرش از او تعریف کنید.

_گام به گام پیش بروید و انتظار نداشته باشید که در مدت زمان کوتاهی مهارتی را فرا بگیرد و به درستی پیش برود .یادگیری مهارت را همراه با بازی و موزیک شاد پیش ببرید. به او یاد دهید باید جورابهایش را خودش بشورد .در یک تشت کوچک آب و کمی پودر شستشو بریزید ودقیقا مقدارش را مشخص کنید و آب وپودر را مخلوط کرده و جورابهایش را خودش بشوید. روش شستش جوراب و لباس زیر را به او یاد دهید حتی اگر لازم باشد دو سه مرتبه اینکار را باهم انجام دهید .کنارش بنشینید و یاد دهید چگونه لباسش را بشوید.در هفته دو سه بار برنامه‌ی شستشو داشته باشید تا اینکار تبدیل به عادت شود.

_تزیین دسر و کیک را به او بسپارید. کیک درست کنید و با کمی شکلات و میوه تزیینش کنید. از کودک نظر خواهی کنید .مثلا:میخواهی با موز وشکلات رنده شده کیک را تزیین کنی یا با پودر قندو توت فرنگی؟ نگران نباشید که شکل ظاهری کیک به هم ریخته و نامنظم باشد. بگذارید خلاقیتش را به کار گیرد .همین‌که می بیند شما به هنر او اهمیت میدهید و تشویقش می‌کنید، انگیزه می‌گیرد و اعتماد بنفسش بالا می‌رود.

_ برای او کتاب داستان بخوانید و در آخر درباره‌ی اتفاقات داستان گفتگو کنید .به او بگویید اگر جای شخصیت اصلی داستان بود چه کار میکرد.از او بخواهید خودش را جای شخصیت‌های داستان بگذارد و نظرش را بگوید.

_خرید کتاب وعادت به مطالعه  . در ماه خریدن دو کتاب را در برنامه‌تان داشته باشید. کتابهایی بخرید که ذهن او را به تفکر کردن وادارد.همچنین کتابها و داستانهایی که قوه‌ی تخیل او را فعال کنند. اگر از تخیلاتش برای شما میگوید با هیجان و شگفتی او را تحسین کنید و درباره تخیلاتش با هم حرف بزنید.

_ گوش دادن به فایلهای صوتیِ داستانی  به تقویت شنوایی و مهارت شنیدنِ کودک اضافه می‌کند. البته داستانهای صوتی نباید طولانی باشند زیرا ممکن است کودک را خسته و دلزده کند. میتواند یک داستان صوتی بیست دقیقه ای را در دو تا زمان ده دقیقه گوش کند.

_بازی کنید و صدای خود را ضبط کنید. کنار کودک بشینید و صدای خود را ضبط کنید و از تمام جزییات (از صبح که بیدار میشوید و کارهایی که انجام میدهید بگویید) سپس همراه با کودک به صدای خود گوش کنید. به فضا هیجان ببخشید و با شادی اینکار را انجام دهید. حالا نوبت کودک است.از او بخواهید صدای خود را ضبط کند .مثلا از خودش بگوید امروز صبح بیدار شدم. صبحانه چه چیزهای خوردم( با جزییات تعریف کند) .بعد نقاشی کشیدم(از جزییات نقاشی‌اش بگوید طرح و ابزاری که به کار برده مثلا ماژیک یا پاستل و مدادرنگی و دفتر نقاشی و…)اگر کودک مدرسه میرود از انجام تکالیفش بگوید و تمام جزییات را بیان کند. مهم نیست جملات را ناقص و یا با مکث بگوید .شما تشویقش کنید و بگویید عالی حرف می‌زند. سپس با هم صدایش را گوش کنید .این بازی را دو سه بار در هفته انجام دهید. به این ترتیب کودک بهتر حرف زدن را یاد میگیرد و با گوش دادن به صدای خود احساس بدی به صدای خود نخواهد داشت و به مرور در حرف زدن بهتر عمل می‌کند.

ویلیام گلاسردر کتابش نظریه‌ی انتخاب می‌گوید :

 محور و قلب هر رابطه‌ی خوبی خلاقیت است. کارهای غیر منتظره بکنید .وقتی بچه‌های کوچک الم شنگه راه می‌اندازند من هم مثل آنها تظاهر به گریه کردن می‌کنم و الم شنگه راه می‌اندازم.آنها خیلی تعجب می‌کنند شروع می‌کنند به خنده و نزدیک من می‌آیند تا آرامم کنند.

وقتی بچه‌ای میخواهد گریه کند به او میگویم «هم الان می‌توانی گریه کنی و هم بعد.کدام را می‌خواهی؟» او می‌فهمد که گریه و زاری یک انتخاب است واحتمالا یک انتخاب بد. این جمله آنها را وادار میکند ،بفهمند که اگر بخواهند می‌توانند گریه نکنند.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *