اهمیت علم روانشناسی در زندگی بشر:
آنچه با روح و جان ما در ارتباط است و در جهت بهبود عملکرد رفتارهای آدمیان در طول حیات آنها میکوشد روانشناسی نام دارد.
این علم به آدمیان می آموزد که در مواجهه با مشکلات و موانع چگونه برخورد کند و حالی خوش بسازد.
کودک درون را به شاد زیستن وامیدارد و هر کجا خسته شد و ایستاد ، دست کودک نو پای درون را میگیرد و بر زخمهایش مرهم میگذارد. او را قدم به قدم به سمت آرامش سوق میدهد و از هر سیاهی نقطه ی عطفی میسازد تا جوانه ی خشک شده ی امید را دیگر بار شکوفا کند و هر کجا بازیگوشی کرد او را راحت بگذارد.
این علم از ابتدا تا اتنهای مسیر با تمام ابعاد زندگی ما در آمیخته و وجودش غیر قابل انکار است. در این راه یاد میگیریم که بزرگترین راه رساندن پیام به مخاطب پیش از هر سخنی ، زبان بدن است.چشمها، دست ها، طرز قرار گرفتن سر بر روی شانه ها و در نهایت صوت و لحن گفتار.
گاه هیچ سخنی و حرفی چاره ی دردهای آدمی نیست و جز روانشناسی و جستجو در لایه های وجود فرد، التیام دهنده ای پیدا نخواهد شد. روانشناسی مجوزیست برای برون ریزی احساسات کهنه و درد آور بدون ترس از قضاوت شدن. آن که در جایگاه مشاور ایستاده به تمام دردها و گمراهی ها گوش میدهد و خود را به جای فرد میگذارد. با کفشهای او قدم بر میدارد تا بدون قضاوت بیهوده راهکاری بدهد که اگر خودش هم در آن موقعیت قرار می گرفت مشابه راهکارش عمل میکرد.
پس…. از روانشناسی برای کمک به روح خود غافل نشوید که اگر روح تغذیه باشد ، جایی برای شکست و غم نیست.